سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | 2024-04-30
تبلیغات
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
کد خبر: 30296 |
|
تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۵ | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

اینترنت هم شرمنده وقایع نویسان شد  آقای آذری جهرمی وزیر محترم ارتباطات بعد از بازگشت از قهر بازخواست قوه قضاییه بابت برنده شدن خواهر خانم محترمشان در مزایده سال گذشته رایتل از میان چند صدنفر مرحمت فرموده و به جمعی از مردم به نام خبرنگار و به کام خبرنگار نماها بدون استعلام خبرنگاری اینترنت رایگان […]

اینترنت هم شرمنده وقایع نویسان شد

 آقای آذری جهرمی وزیر محترم ارتباطات بعد از بازگشت از قهر بازخواست قوه قضاییه بابت برنده شدن خواهر خانم محترمشان در مزایده سال گذشته رایتل از میان چند صدنفر مرحمت فرموده و به جمعی از مردم به نام خبرنگار و به کام خبرنگار نماها بدون استعلام خبرنگاری اینترنت رایگان اهداء کردند

همین امر سیده آمل را برأن داشت تا نقدی را به قلم درآورد امیداست مفید فایده قرار گیرد
القصه از احوالات دولت فخیمه ی ده بالا خبر آوردند که فراست وزرایش زبانزد است و فوران فواره های هوش و ذکاوت تولید امید و تدبیرشان در حال جوشش که بر کدام بخت برگشته ای امید بپاشند و بر کدام فلک زده ای تدبیر

در این بین ۱۷ مرداد ماهی ناگهان قرعه به نام هوشمندان بیهوش صاحب قلم افتاد

قرعه نگو که چه قرعه ای!!! گوش شنید و چشم ندید و دل خواست .
وقایع نویس بیچاره در رویای حمایت و بردشانسی از وزیر که خط رایگان یکساله ایاب و ذهابش فراهم شده از فرط خوشحالی هدیه پراز تدبیرو امیدش را گشود
درآن واحد قاطری پا شکسته جلوی چشمانش هویدا شد
 وقایع نویس قلم و دفتر به زیر بغل افسار قاطر را گرفت و پرسان پرسان بدنبال منبع فراست این هدیه روان شد

به جمع اهل فن داخل تا بیابد صاحب قاطر را که با موجی از به به و چه چه ها روبرو شد . که این وقایع نویس است . یکی گفت:او اهل قلم است . دیگری گفت: او آگاهی بخش است .سومی گفت: او نقش آفرین است

القصه . غروری وصف ناپذیر وقایع نویس را تا به فراموشی مطلب فراگرفت که ناگهان پیری از آن میان بانگ برداشت که حال بگو کارت چیست؟! وقایع نویس به هوش آمدو شرح ماوقع را گفت.
پیر پاسخ داد:یحتمل صاحب قاطرت بانویی بنام رایتل است . کودکی ازآن بین فریاد زد نه آقا. قاطر اول همراهی داشت که او را رها کرده و اکنون بی صاحب و بی همراه است .
در این میان هم همه ای درگرفت، ناگهان ازدور صدای عرعر الاغی دیگر که با سرعت به قاطر نزدیک می شد به گوش رسید .
وقایع نویس بیچاره حیرت زده از اوضاع. عطاء هدیه رایگان الاغی اش را به لقاءش بخشید و وفادارترین مرکبان خود را. همان قلم و دفترش یافت و به خانه رفت تا شرح ماوقع دیگری را در تاریخ به نگارش درآورد.

علی برکت الله

✍️ سیده گلناز پیغمبرزاده

لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط پایگاه رسمی خبری- تحلیلی سیده آمل در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید