به گزارش سیده آمل ، فرید زکریا، روزنامهنگار و نویسنده برجسته هندی-آمریکایی در مقالهای برای روزنامه واشنگتنپست در تحلیل روابط میان آمریکا و عربستان سعودی نوشته است: «حقایق به خوبی روشن است؛ حدود پنج دهه است که عربستان سعودی خوانش محدود، خشک و متعصبانه خود از اسلام را در سراسر جهان اسلام اشاعه میدهد؛ خوانشی […]
به گزارش سیده آمل ، فرید زکریا، روزنامهنگار و نویسنده برجسته هندی-آمریکایی در مقالهای برای روزنامه واشنگتنپست در تحلیل روابط میان آمریکا و عربستان سعودی نوشته است: «حقایق به خوبی روشن است؛ حدود پنج دهه است که عربستان سعودی خوانش محدود، خشک و متعصبانه خود از اسلام را در سراسر جهان اسلام اشاعه میدهد؛ خوانشی که تقریبا در هیچ جای دیگری به آن عمل نمیشود. اسامه بنلادن یک سعودی بود همان طور که ۱۵ تن دیگر از عوامل حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر همگی سعودی بودند.
در این میان ما از خلال ایمیلهای افشا شده هیلاری کلینتون، وزیر خارجه اسبق آمریکا میدانیم که طی سالهای اخیر، عربستان سعودی در کنار قطر به صورت مخفیانه از گروه تروریستی داعش و سایر گروههای سنی افراط گرا در منطقه حمایت مالی و لجستیکی میکند. علاوه بر این سعودیها دومین گروه از شهروندان کشورهایی هستند که به داعش پیوستهاند در حالی که بر اساس برخی آمارها سعودیها بیشترین اعضای داعش در عملیات آن در عراق هستند. در کنار همه اینها نمیتوان چشم پوشید که ریاض اتحادی پنهانی دیگری نیز با القاعده در یمن دارد.
گروه تروریستی داعش باورهای خود را از خوانش وهابیت عربستان سعودی وام گرفته است. همان طور که مفتی سابق مسجد اعظم این پادشاهی سال گذشته اذعان کرده بود، داعش “از اصول ما برداشت کرده است؛ اصولی که در کتابهای ما یافت میشوند… ما از همان آموزهها پیروی اما با ملاطفت بیشتری آنها را اجرا میکنیم.” نکته قابل توجه این است که با وجود آنکه داعش میتواند کتابهای درسی خود را داشته باشد اما ترجیح داده است دوره و برنامه تحصیلی عربستان سعودی را برای خود برگزیند.
پول سعودیها اکنون در حال ایجاد تغییر در اسلام اروپا هم است. گزارشهای اطلاعاتی افشا شده آلمان نشان میدهند که خیریههای نزدیک با دفاتر دولتی سعودی، قطری و کویتی به مساجد، مدارس و ائمه جماعت کمک مالی میکنند تا خوانش بنیادگرایانه و متعصبانه این کشورها از اسلام را در سراسر آلمان اشاعه دهند.
در کوزوو آن چنان که روایت میشود سنت ۵۰۰ ساله اسلام میانهرو، رو به نابودی است. ائمه جماعتی که از سوی عربستان سعودی آموزش دیدهاند از پایگاههای خود اصول وهابیت را تبلیغ میکنند: برتری قوانین شرع و ایده تکفیری خشونتطلب که اجازه قتل مسلمانانی را میدهد که از تفسیر آنها از اسلام پیروی نمیکنند. حمایتهای خیریهای معمولا پیششرطهایی دارند؛ خانوادههای نیازمند به شرطی ماهیانه مبلغی را دریافت میکنند که در مراسم مساجد شرکت کنند و زنان و دخترانشان از نقاب برای پوشش استفاده کنند.
با این حال دولت عربستان سعودی از سرعت بسیاری از اقدامات برجسته این چنینی خود کاسته است. این برنامهها اکنون از سوی محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد باهوش و جوان عربستانی مدیریت میشوند که به نظر میرسد عملگرایی تازه نفس و مانند محمد بن راشد آل مکتوم، حاکم دوبی است. اما تاکنون اصلاحات عربستان سعودی بیشتر معطوف به بهبود سیاستهای اقتصادی این پادشاهی و نه تغییر در ساختار مذهبی قدرتمند آن بوده است.
سخنرانی ترامپ درباره اسلام در سفر اخیرش به عربستان سعودی ضعیف و برای مسلمانانی که قربانی تروریسم افراطی هستند پوچ به نظر میرسید؛ مسلمانانی که براساس برخی برآوردها ۹۵ درصد مجموع این جامعه را تشکیل میدهند.
ترامپ با بیان این جمله که “هیچ مذاکرهای برای نابودی این تهدید تا زمان معرفی کشورهای حامی گروههای تروریستی کامل نخواهد بود؛ کشورهایی که به این گروهها پناهگاهی امن، حمایتهای مالی و شرایط اجتماعی لازم جهت عضوگیری را ارائه میدهند” این چنین نشان داد که توجه زیادی به این مسئله کرده است. اما ترامپ نه درباره عربستان سعودی، میزبان خود، بلکه درباره ایران سخن میگفت!
در حال حاضر شاید بتوان این ادعا را مطرح کرد که ایران با حمایت از برخی گروهها در منطقه دستیابی به ثبات را دشوار کرده است اما این کاملا اشتباه است که ایران را منبع تروریسم افراطی دانست. براساس یکی از تحقیقات کالج کینگ لندن، بیش از ۹۴ درصد مرگهای ناشی از تروریسم از سال ۲۰۰۱ توسط گروههای تروریستی داعش، القاعده و سایر سنیهای افراطی صورت گرفته است، در حالی که ایران در مبارزه با این گروهها به سر میبرد نه اینکه به آنها کمک کند. علاوه بر این تقریبا تمامی حملات تروریستی در غرب با عربستان سعودی ارتباطی داشته است در حالی که هیچ یک به ایران مرتبط نبودهاند.
رییسجمهور آمریکا، خطوط سعودیها برای تروریسم را پذیرفته است؛ خطوطی که این پادشاهی را از هر گونه تقصیری مبرا و آنها را به ایران معطوف میکند!
سعودیها مذاکرهکنندگان بیتجربه دولت ترامپ را زیر سیل توجه، توافقات تسلیحاتی و کمک به صندوق بانک جهانی که ایوانکا ترامپ از آن دفاع میکند قرار دادند، به این ترتیب تمرکز و توجه آنها را کاملا به خود معطوف کردهاند. این در حالی است که پیش از این و درجریان مبارزات انتخاباتی، ترامپ به عنوان نامزد جمهوریخواهان گفته بود، عربستان سعودی و بسیاری از کشورها که کمکهای هنگفتی به بنیاد کلینتون کردهاند، زنان را به چشم برده میبینند و هیلاری باید تمامی پولهایی را که از این کشورها گرفته به آنها بازگرداند. حالا به طور خلاصه و دقیق میتوان گفت که سعودیها ترامپ را هم بازی دادند.
رییسجمهور جدید آمریکا اکنون به سیاست خارجه عربستان سعودی متعهد شده است که میتوان آن را مجموعهای از جنگهای بیرحمانه علیه شیعیان و متحدان آن در سراسر خاورمیانه توصیف کرد. این مسئله پای واشنگتن را به جنگ قومی بیپایانی باز خواهد کرد که به بیثباتی در منطقه و پیچیده شدن روابط آمریکا با کشورهایی چون عراق که خواهان روابط خوبی با هر دو طرف است، منجر میشود. اما مهمتر از تمامی اینها، چنین مسئلهای هیچ کمکی به آمریکا برای مقابله با تهدیدات موجود علیه آمریکاییها از سوی تروریستهای افراطی نمیکند. گمان میرفت که سیاست خارجه ترامپ قرار بود اولویت نخست خود را آمریکاییها و نه سعودیها قرار دهد.»