فیاض زاهد، فعال سیاسی و مدرس دانشگاه در گفتوگو با سیده آمل ضمن بیان مطلب بالا با دستهبندی روزنامهها در کشور اظهار کرد: روزنامهها در ایران به سه دسته تقسیم میشوند: ۱) روزنامههای طرفدار دولت ۲) روزنامههای مخالف دولت ۳) روزنامههایی که در طیفهای تخصصی و حرفهای هستند یا جرایدی در حوزه سیاسی که نوعی بیطرفی مبتنی بر تکنوکراتی را پیش میبرند. در واقع این دسته سوم حساسیت و پیگیری جراید دسته اول و دوم را نسبت به موضوع انتخابات ندارند.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه عملا امکانناپذیر است که روزنامهها در کشور بیطرف باشند، ادامه داد: بیطرفی امکانناپذیر است زیرا در دستهبندیهای اصلی، روزنامهها یا به روحانی و دولتش فحاشی میکنند که طبیعتا نمیتوان از آنها انتظار انصاف داشت یا برخی هم از دولت حمایت میکنند که انتقاداتشان با نرمی و ملایمت همراه است؛ بنابراین تغییر دیدگاهها امکانپذیر نیست. در واقع در هیچ جای دنیا امکان ندارد که روزنامهها بیطرف باشند، حتی در امریکا هم روزنامهها طرفدار جمهوری خواهان یا دموکراتها هستند.
او در ادامه با اشاره به تاثیر برنامه نامزدهای ریاست جمهوری بر روند مطالب منتشر شده در روزنامهها گفت: نامزدها در ارائه برنامههایشان برای چهار سال آینده ضعف دارند و میتوان این موضوع را در برنامههای مناظره هم دید که در حوزه جراید هم تسری پیدا کرده است.
او با بیان بخشی از سخنان نامزدها در مناظرهها و تاثیرش بر مطالب منتشر شده در روزنامهها ادامه داد: آقای رییسی و قالیباف وقتی از سه برابر کردن یارانهها صحبت میکنند، پاسخ نمیدهند که این پول را از کجا تامین میکنند یا زمانی که قالیباف میگوید من پنج میلیون شغل ایجاد میکنم در صورتی که با ۷۰۰ میلیار دلار، دولت احمدی نژاد نتوانست شغلی ایجاد کند، مکانیزم تحققی را توضیح نمیدهد. روحانی و جهانگیری هم ضعفشان این است که درگیر حاشیههایی شدند که رقبا برایشان ایجاد کردند و بهتر است روحانی در مناظره سوم توضیح دهد برای آینده چه ایده و برنامهای دارد؛ بنابراین میتوان گفت این مشکل بیبرنامگی، عمومی است و این سطح از مشکل یعنی فقدان برنامه در راهبرد مشخص، در جراید هم مشاهده میشود که معمولا به سطح نقدهای غیرکارشناسی و غیر تخصصی در روزنامهها تنزل پیدا کرده است.
این فعال سیاسی درباره ساختار دو قسمت پخش شده برنامه مناظره، بیان کرد: مشکل بزرگ برنامه مناظره این است که سوالاتی که از نامزدها پرسیده میشود، بسیار کلی است و در زمان اندکی که برای پاسخدهی در نظر گرفته شده، پاسخها هم کلی خواهد بود. در این دو قسمت به نظر میآمد کاندیداها باید در برخی از این حوزهها به طور مشخص میگفتند که برای عزیمت از نقطه الف به نطقه ب چه برنامه مشخصی دارند، در واقع اینکه کلی حرف بزنند، درست نیست؛ برای مثال دولت احمدینژاد کلی وعده داد اما کشور را در چه حالتی رها کرد؟
او ادامه داد: مناظره دو به دو در سال ۸۸ برگزار شد اما به دلیل برخی نگرانیها مناظره گروهی جایگزین شد. مناظرههای این دوره میتوانست کارآمدتر باشد. در این برنامه فرصت کاندیداها برای تبیین اندیشههایشان بسیار کم است. میتوانستند وقت بیشتری را به نامزدها برای حرف زدن بدهند. نامزدها عملا ۲۰ دقیقه فرصت دارند که صحبت کنند و طبیعی است که نمیتوانند تمرکز کنند و به بیان دیدگاهها و تبیین جزیی اندیشههای خود بپردازند.
زاهد با اعتقاد به ضعف برخی کاندیداها در معرفی برنامههایشان اظهار کرد: از منظر یک ناظر، روحانی در این چهار سال در حوزه اقتصادی کارهایی انجام داده که هم خود و هم تیم رسانهای در معرفی، بیان و تبیینش به مردم ناتوان بودند و این اتفاقی عجیب است؛ برای مثال سازمان مدیریت برنامه قطعا میتوانست بخش زیادی از رویکردها و شاخصهایی که در چهارسال گذشته اصلاح شده را در اختیار مردم قرار بدهد اما این اتفاق نیفتاد.
او در پایان اضافه کرد: توصیهام به روحانی این است که در مناظره سوم به جای پرداختن به حاشیههایی که رقبا ایجاد میکنند، در قالب یک رییس جمهور مقتدر بگوید برای چهار سال آینده چه برنامههایی دارد. بداخلاقی، توهین و بیاحترامی رقبا به روحانی به ضرر خودشان تمام خواهد شد. روحانی نباید در مناظره عصبانی شود و با نیشخند به چهره منتقدینش نگاه کند. برای مثال قالیباف زمانی که روحانی و جهانگیری صحبت میکردند با نیشخند به آنها نگاه میکرد که در واقع این کار به ضررش تمام میشود. باید بدانیم مردم ایران از بی ادبی و بی حرمتی خوششان نمیآید