شهیدان زنده درحال فراموشی هستند
- شناسه خبر: 32048
- تاریخ و زمان ارسال: 9 آبان 1400 - 02:57
- نویسنده: گلناز پیغمبرزاده
شهیدان زنده درحال فراموشی هستند
دورگردان درخواست جانباز ۷۰ درصد کشور در راهروهای پرپیچ وخم دستگاههای سازمان جانبازان و امورایثارگران/بنیاد شهید/ شورای حل اختلاف / دادستانی
تا مرزشهادت رفتن و تاب آوری دردهای به یادگارمانده از ۸ سال دفاع مقدس بدون حمایت، کار هرکسی نیست جز مردان بی ادعای باشرف خدایی ، مردانی که سلامت روح و جسم و جوانی خود را برای ماندن ایران و ایرانی قربانی کردند و با گذشت ۳۵ سال ازآن دوران، امروز پشت میزنشینان با سرگردان کردن آنها در دور تسلسل کاغذبازیهای بروکراسی ادارات این سنگربانان را بدون سنگر و پشتیبانی، بی حامی رها می کنند.
به گزارش واحد خبری سیده آمل منصور خلیلی از جانبازان ۷۰ درصدی شیمیایی و جراحت های وارده از ترکش های دژخیمان، امروز با ترکش بی توجهی مسئولان مواجه شد و اکنون به دلیل ازکارافتادگی،صاحب خانه،تمام مایملکش را برسر خیابان ریخته. فریادرسی باید.
خلیلی در گفتگو با سیده آمل از دوران قبل از جنگ و جوانی اش اینگونه می گوید: آن روزها جوان ورزشکار در رشته رزمی و از قدرت بدنی بالایی برخوردار بودم و معاش زندگی را با بنایی و گچکاری و امور ساختمانی می گذراندم.
این جانباز راه کشور در ادامه افزود: حدود ۲۰ سال سن داشتم که پس از جراحت های سر و فک که طی ۳ سال نبرد با دشمن که برمن وارد آمده بود سال ۶۵ درمنطقه عملیاتی سومار در بمباران شیمیایی دشمن بعثی دچار آسیب های پوستی اگزمایی ، چشم و ریه ناشی از گازشیمیاییدر منطقه شدم.
شهیدان زنده درحال فراموشی هستند
منصور خلیلی که بعداز اتمام جنگ توان کار و ادامه زندگی را درخود می دید به دنبال گرفتن مزایای جانبازی نرفت تا اینکه از سال ۹۲ بیماری های ناشی از شیمیایی شدن یکی پس از دیگری سر باز کرده و توان کار کردن را از او می گیرد.
وی دردهای خود را اینگونه بازگو کرده و اظهار داشت: به دلیل کهولت سن و ازدست دادن قوای جسمانی وجوانی بیماری ها برمن چیره شد و دیگر توان کارکردن ندارم ، تازه متوجه شدم چه اشتباهی کردم که از همان جوانی بدنبال خرج درمانم از طریق بنیاد ایثارگران نرفتم که الان نه تنها درهزینه درمانم ماندم بلکه قادربه بازپرداخت اجاره محل سکونتم راهم ندارم.
درحال حاضر تمام مایملک این جانباز درراه کشور به همین دلیل که توان کارکردن و بازپرداخت اجاره بهای محل سکونتش را ندارد توسط صاحب خانه اش در خیابان ریخته شده.
وی درپایان با نشان دادن همه مدارک خدمت و جانبازی اش که از سازمان نزاجا و ارگانهای دیگر داشت از مسئولین امر تقاضا دارد: ۳۵ سال پیش بخاطر آبروی کشور تاپای مرگ رفتم امروز آبروی مرا بخرید و مرا از دربه دری نجات دهید.
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد