حق برگشتنی
- شناسه خبر: 22137
- تاریخ و زمان ارسال: 16 مهر 1397 - 09:30
یادداشت سردبیر سیده آمل :می گویند یکی از نام های روز قیامت یوم الحسرت است و یکی از آن حسرت ها عدم پرورش صحیح نسل آینده مان که شاید در همین دنیا با ای کاش های مان بعداز جوانی دست به گریبان شویم پس
بیایید کاری به این نداشته باشیم ،این کودک از خون من است یا از خون تو ،از نسل من است یا از قوم تو، به این بیاندیشیم که آینده سازان ما ایرانیان، هویت ملی ما ،در حال حاضر چگونه و با چه سرپرستی و در چه شرایطی درحال قد کشیدن تا به اوج رسیدن هستند . کودک کار درهرجایی از این سرزمین کودک من است .آن نوگل نشکفته که در زنجیر استبداد جبر زمان دربند سرپرستی مجنون شده، فرزند من است .فرزند من .فرزند توست و من و تو فرزندانی داریم دراین خاک پاک ایران زمین که می شوند فرزندان ما، اولین کانون گرم پرورش کودک خانواده است و چه بد آن والدی که بار مسئولیت رحمت الهی را با هوای نفسانی تعویض می کند
وچه بدتراگرهر دو والدین نعمت الهی را که خداوند به زندگی آنها بخشیدکفرکنند و نوگل باغ زندگی خویش را از روی جهل به دست طوفان زمان بسپارندکه نفرین خدا بر آنها باد
اینها در حرف ادعای مرد شدن و زن باوفا بودن و مادری دلسوز را دارند والله در کوران زندگی باید سنگ زیرین آسیاب بود .چراکه کارهر کس نیست خرمن کوفتن گاونر میخواهدو مرد کهنو آمارهای طلاق و کودکان بدسرپرست حاکی از این بدعهدی هاست
که مشاوره های قبل از ازدواج برای سنجش این مدعا یکی از راههای پیشگیری از تشکیل زندگی با مردان نامرد است
و خوشا به حال ما که کاملترین دین را پذیرفته ایم چون در موردبهزیستی و پیشگیری از آفت های زندگی بهترین راهکارها را در کتاب الهی ما قرآن، برای انسان رهنمود شده و همیشه برای مسائل ، دو طرفه در دوکفه میزان عدالت حکم صادر کرده که در بحث رابطه والدین با فرزندان از چگونه باردارشدن تا شیردادن به طفل تا چگونه پرورش دادن و تعلیم ادب ،باآیات متعدد در سوره های مختلف جمعا ۲۲ مورد از حق فرزند بر والدین را متذکر شدکه به برخی ازآن حقوق می پردازیم:
۱٫ تابعیت خانوادگی; باید والدین نسبت به فرزندی نوزاد اعتراف و اقرار کنند.
قال رسول الله(ص): من حق الولد علی والده ان لا یجحد نسبه; از حقوق فرزند بر پدر این است که نسبت فرزندی او را انکارنکند.(کنزالعمال، متقی هندی، ج ۱۶، ص ۴۷۳، حدیث ۴۵۵۱۲، مؤسسه الرساله، بیروت.)
امام سجاد(ع)می فرماید: حق فرزندت بر تو این است که بدانی او از تو به وجود آمده است و در نیک و بد زندگی وابسته به تو است.(تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص ۲۶۳، دفتر انتشارات اسلامی.)
۲٫ تأمین امنیّت شخصی و اجتماعی فرزند; نباید فرزند به خاطر این که دختر است یا از جهت فقر اقتصادی کشت. همان گونه که اعراب جاهلی این چنین میکردند. “وَ لاَ تَقْتُلُوَّاْ أَوْلَـَدَکُمْ خَشْیَهَ إِمْلَـَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُم… (اسرأ،۳۱) و از بیم تنگدستی فرزندان خود رامکشید، ماییم که به آنان و شما روزی میبخشیم…” و آیههای، انعام; ۵۸ و ۵۹، نحل; ۱۲، ممتحنه .
۳٫ انتخاب نام شایسته; امام کاظممیفرماید: نخستین احسان و نیکی که پدر در حق فرزندش روا میدارد، انتخاب نام زیبا برای اوست، پس لازم است هر یک از شما نام نیکو برای فرزند خود انتخاب کند.(کافی، ثقه الاسلام کلینی، ج ۶، ص ۱۸، دارالکتب الاسلامیه.)
۴٫ دو سال نوزاد را شیر مادر دادن: “وَالْوَ َلِدَ َتُ یُرْضِعْنَ أَوْلَـَدَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْن…; (بقره،۲۳۳) مادران، فرزندان خود را تا دوسال تمام شیر بدهند…”
۵٫ تربیت و آموزش: حضرت امیرالمؤمنینمیفرماید: حق فرزند بر پدر آن است که نام نیکو بر فرزند نهد، او را خوب تربیت کند و به او قرآن بیاموزد.(نهج البلاغه، ترجمه محمّد دشتی، حکمت ۳۹۹٫)
۶٫ محبت و مهرورزی نسبت به کودکان ; پیامبراسلاممی فرماید: کودکان را دوست بدارید و آنان را مورد لطف و رحمت قرار دهید.(کافی، ج ۶، ص ۴۹٫)
۷٫ انتخاب همسر برای فرزند; “وَ أَنکِحُواْ الاْ ?َیَـَمَیَ مِنکُمْ وَ الصَّـَـلِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَ إِمَآغکُم… (نور،۳۲) بیهمسران خود و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید…”(جهت آگاهی بیشتر ر.ک: بهرام محمدیان، نگاهی دیگر به حقوق فرزندان از دیدگاه اسلام، انتشارات انجمن اولیا و مربیان
۸٫ وجوب حفظ جان فرزند و حرمت کشتن او به خصوص به علت فقر:
“وَلاَ تَقْتُلُوا أَوْلَـَدَکُمْ خَشْیَهَ إِمْلَـَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئاً کَبِیراً(اسرأ، ۳۱) از بیم تنگدستی فرزند خود را نکشید; ماییم که به آنها و شما روزی میبخشیم; آری کشتن آنها خطا و گناهی بزرگ است.”
۹٫ تلاش برای نجات فرزندان از خطرهای جانی و اخلاقی:
“وَنَادَیَ نوحٌ ابْنَهُ وَکَانَ فِی مَعْزِلٍ یـَبُنَیَّ ارْکَبْ مَعَنَا وَلاَ تُکُن مَعَ الْکَـَفِرِینَ;(هود، ۴۲) آن کشتی ایشان را در میان موجی کوهآسا میبرد و نوح پسرش را که در کناری بود بانگ زد ای! پسرک من با من سوار شو و با کافران مباش.”
در حالی که سیل همه جا را فرا گرفته حضرت نوحغ درکشتی نجات بود، یک لحظه از وضعیت فرزندش غافل نشد و برای نجات جسم او از غرق شدن و جان او از کفر خطاب به او آیه ذکر شده را بیان فرمود.
۱۰٫ مراقبت بر نماز خواندن فرزندان:
“وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاَهِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا; (طه، ۱۳۲) خانواده ]زن و فرزندان[ خود را به نماز فرمان بده و خود برآن شکیبا باش.”
“یَـَبُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَوَهَ(لقمان، ۱۷) حضرت لقمان به فرزندش گفت: پسرم نماز را به پادار.”
۱۱٫ اصلاح و رشد گرایشهای اعتقادی فرزند با پند و اندرز:
حضرت لقمان برای انجام دادن وظایف اعتقادی خود در برابر فرزندش نکات مهمی درباره توحید الهی و معاد برای او بیان میکند; از جمله میفرماید:
“وَ إِذْ قَالَ لُقْمَـَنُ لاِ بْنِهِی وَ هُوَ یَعِظُهُو یَـَبُنَیَّ لاَ تُشْرِکْ بِاللَّهِ(لقمان، ۱۳) هنگامیکه لقمان به پسر خویش در حالی که او را اندرز میداد گفت:ایپسرک من، به خدا شرک میاور که به راستی شرک ستمی بزرگ است.”
همچنین آیه ۱۶ همین سوره درباره مسئله معاد و بازگشت انسانها و اعمالشان به سوی خداست.
۱۲٫ آموزش احکام شرعی:
“یَـَبُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَوَهَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَیَ مَآ أَصَابَکَ(لقمان، ۱۷) ای پسرک من، نماز را به پایدار و به کار پسندیده امر کن و ازکار ناپسند و حرام نهی نما و بر آسیبی که بر تو وارد میشود صبر کن.”
در این آیه، حضرت لقمان فرزندش را با وظایف و احکام فردی و اجتماعی آشنا مینماید.
۱۳٫ آموزش رفتارها و روحیات صحیح اخلاقی:
حضرت لقمان در آیات ۱۸ و ۱۹ سوره لقمان چند نکته اخلاقی مهم را به فرزندش گوشزد میکند و ضرورت مراقبت پدر را نسبت به رفتارها و روحیات اخلاقی فرزندش آشکار میسازد:
ـ نسبت به مردم بیاعتنا نباش وروی از آنان مگردان: “لاتصعِّر خدّکَ للناس”
ـ مغرورانه بر روی زمین راه مرو: “و لا تمش فی الارض مرحا”
ـ در راه رفتن اعتدال را رعایت کن: ” و اقصد فی مشیک”
ـ در سخن گفتن نیز اعتدال را رعایت کن و با صدای بلند حرف مزن: ” و اغضض من صوتک”
۱۴٫ مشورت کردن با فرزندان و توجه به دیدگاههای آنان:
پس از آنکه حضرت موسیغ از مجازات فرعون میگریزد و به قریه حضرت شعیبغ میرسد، به دختران آن حضرت در بالا کشیدن آب از چاه کمک میکند. آنگاه یکی از دختران حضرت شعیب، داستان را برای پدر تعریف میکند. بدین سبب آن حضرت، موسی را به خانه دعوت میکند و سپس با دختران جوان خود مشورت میکند که با این جوان چه رفتاری کنیم؟قرآن سخن یکی از دختران را چنین نقل میکند:
“قَالَتْ إِحْدَغهُمَا یَـََّأَبَتِ اسْتَ ?‹ْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَ ?‹ْجَرْتَ الْقَوِیُّ الاْ ?َمِینُ(قصص، ۲۶) یکی از دو دختر گفت:ای پدر، او را استخدام کن، چرا که بهترین کسی است که استخدام میکنی، هم نیرومند و هم در خور اعتماد است.”
حضرت شعیب(ع)، پیشنهاد دخترش را میپذیرد.
این قطعه از داستان، قرآنی نشان میدهد که چگونه حضرت شعیب با آنکه خود پیامبربود و میتوانست بهترین تصمیم را بگیرد، به دختران خود شخصیت داد و با مشورت آنان، درباره حضرت موسیغ تصمیم گرفت.
۱۵٫ پرهیز از افراط در محبت:
“یَـََّأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لاَ تُلْهِکُمْ أَمْوَ َلُکُمْ وَ لاَ َّ أَوْلَـَدُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَن یَفْعَلْ ذَ َلِکَ فَأُوْلَغکَ هُمُ الْخَـَسِرُونَ; (منافقون، ۹) ای کسانی که ایمان آوردهاید! مبادا اموال و فرزندانتان، شما را از یاد خدا غافل گرداند و هر کسی چنین کند از زیان کاران است.”
این آیه، مسلمانان را از محبت و علاقه زیاد به مال و فرزند که از یاد خدا غافل شوند، برحذر میدارد.
۱۶٫ توجه به آینده فرزندان و امنیت آنها:
“وَ إِذْ قَالَ إِبْرَ َهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَـَذَا الْبَلَدَ ءَامِنًا وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَن نَّعْبُدَ الاْ ?َصْنَامَ(ابراهیم، ۳۵) یاد کن هنگامی را که ابراهیم گفت: پروردگارا این شهر را ایمن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتها دوردار.”
این آیه نگرانی حضرت ابراهیمرا از آینده فرزندانش بیان میکند. وی از خداوند برای فرزندانش امنیت، سلامت جسمی و اخلاقی را درخواست میکند.
۱۷٫ برخورد دوستانه پدر و مادر با فرزند به گونهایکه او اسرار خود را به آنها بگوید:
آیه چهارم سوره یوسف از روابط بسیار نزدیک و صمیمانه حضرت یوسف با پدرشحکایت میکند; به گونهای که حضرت یوسف خواب عجیب و پر رمز و راز خود را تنها برای پدرش نقل میکند. “إِذْ قَالَ یُوسُفُ لاِ ?َبِیهِ یَـََّأَبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَـَجِدِینَ” حق بازی و سرگرمی; امام صادقمی فرماید: بگذار فرزندت تا هفت سال به بازی بپردازد(وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۱۵، ص ۱۹۴، دارالکتب الاسلامیه)
۱۸٫ فراهم آوردن زمینه مناسب برای بازی و گردش فرزندان:
هنگامیکه بردران حضرت یوسف از پدرشان درخواست میکنند که آن حضرت را به بازی و گردش (یرتع و یلعب) ببرند پدر، آنان را از این کار منع نمیکند; تنها نگرانی خودش را از وجود حوادث احتمالی اظهار مینماید. این جملات نشان میدهد که حضرت یعقوب به عنوان یک پدر نسبت به این حق فرزندش آگاهی داشته واز آن استقبال کرده است. آیه مورد نظر چنین است:
“أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدَاً یَرْتَعْ وَیَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَـَفِظُونَ.”
۱۹٫ سرزنش فرزندان در برابر سهل انگاریها:
در آیات ۱۸ و ۸۳ سوره یوسف، جمله یکسانی از حضرت یعقوبغ خطاب به فرزندانش نقل میشود. ایشان در برابر کوتاهی فرزندان در مراقبت از حضرت یوسف (آیه ۱۸) و برادرش بنیامین (آیه ۸۳) خطاب به آنها میگوید: “بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمیلٌ”; چنین نیست که میگویید، بلکه نفس شما امری را به اشتباه برای شما آراسته است.”
گرچه داستانی که آنان برای کشته شدن حضرت یوسف ساخته بودند دروغ بود و جریانی را که درباره بنیامین و سرقت جام به دست وی نقل میکردند حقیقت داشت (حداقل به خیال خودشان) امّا در هر دو مورد دچار شتابزدگی و اشتباه در تصمیمگیری شده بودند و امری را که نادرست بود، درست پنداشته بودند. در چنین شرایطی است که حضرت یعقوب تذکر لازم رابه آنها داده، با سرزنش آنان و مذمت کار نادرستشان وظیفه پدری خود را در برابرشان انجام میدهد.
۲۰٫ پذیرش قول و تعهد فرزندان (حتی در مواردی که قبلاً تخلف کرده باشند)
آیات ۱۴ و ۶۶ سوره یوسف از پیمانسپاری فرزندان حضرت یعقوب به ایشان خبر میدهد. آیه ۱۴ درباره تعهد آنان به مواظبت از یعقوب در برابر گرگها و آیه ۶۶ درباره پیمان آنها برای محافظت از جان بنیامین سخن میگوید. در هر دو مورد، حضرت یعقوبع با قرار دادن شرایطی قول و تعهد فرزندان را میپذیرد; با این که در مرحله دوم، سابقه بدقولی و پیمان شکنی نیز داشتهاند; امّا باز هم حضرت یعقوب قسم و پیمان آنها را میپذیرد.
قرآن کریم با نقل این ماجرا، وظیفه پدران و مادران را در اعتماد به تعهدها و پیمانهای فرزندان گوشزد میکند و بر تأثیر تربیتی این عمل در رشد و فضایل اخلاقی و اعتماد به نفس آنها صحه میگذارد.
۲۱٫ امیدوار کردن فرزندان به حل مشکلات:
هنگامیکه برادران حضرت یوسف ناامیدانه از یافتن آن حضرت و نجات بنیامین سخن میگفتند و همه چیز را از دست رفته میدیدند، حضرت یعقوبغ دوباره آنها را به مصر روانه کرد و از آنان خواست که از رحمت خدا نا امید نشوند که نا امیدی از رحمت بیکران الهی نشانه کفر و ناسپاسی است: “وَ لاَ تَاْیْ ?‹َسُواْ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُو لاَ یَاْیْ ?‹َسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلآ الْقَوْمُ الْکَـَفِرُونَ” (یوسف،۸۷)
این رفتار پسندیده حضرت یعقوب از وظیفه دایمی پدران در برابر فرزندان خود خبر میدهد. وظیفهای که طی آن والدین و به خصوص پدر باید با القای روح امید و کوچک نمایی مشکلات، فرزندان خود را در پیمودن راه پرپیچ و خم زندگی یاری رساند.
۲۲٫ طلب بخشش گناهان (استغفار) برای فرزندان:
دعای پدر و مادر بیش از هر کس دیگر در حق فرزندان مستجاب میشود. بنابر روایات متعدد، خداوند متعال با دعای پدر و مادر، گناهان بسیاری را از فرزندان میبخشد; از این رو والدین موظفند که در صورت مشاهده آثار پشیمانی و توبه در رفتار و گفتار فرزندان برای آنان استغفار کرده، بخشش گناهان آنان را از خداوند متعال بخواهند. آیات ۹۷ و ۹۸ سوره یوسف درباره تقاضای برادران یوسف از پدر برای استغفار و پذیرش آن از سوی حضرت یعقوب حکایت میکند.
فرزندان وظیفه دارند احترام والدین را رعایت کنند، حتی اگر آنان حقوق فرزندان را رعایت نکنند. قرآن کریم میفرماید: “وَ قَضَیَ رَبُّکَ أَلآ تَعْبُدُوَّاْ إِلآ َّ إِیَّاهُ وَبِالْوَ َلِدَیْنِ إِحْسَـَنًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَآ أَوْ کِلاَ هُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَ لاَ تَنْهَرْهُمَا وَ قُل لَّهُمَا قَوْلاً کَرِیمًا(اسرأ،۲۳) و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر خود احسان کنید. اگر یکی از آنان یا هر دو در کنار تو به سالخوردگی رسیدند با آنان حتی “اوف” مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنان سخنی شایسته بگوی.”
امام صادقدر تفسیر این آیه میفرماید: اگر تو را به تنگ آوردند به آنان اوف مگو و اگر تو را زدند با آنان درشتی مکن و به آنان بگو: خدا شما را بیامرزد. این سخن کریمانه و محترمانه است.(کافی، ج ۲، ص ۱۵۷٫)
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد