یکشنبه, ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | 2024-09-08
تبلیغات
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
کد خبر: 18286 |
|
تاریخ انتشار : ۰۷ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۸:۴۱ | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

گزارشی از واحد خبری سیده آمل ؛ وقتی از عرض میدان ۱۷ شهریور آمل می گذشتم تا به ایستگاه تاکسی سه راه نور برسم صحنه زیبایی از تلاش نقش دادن به یک تکه چوب  توسط مرد میانسال نظر من را بخود جلب کرد . او با دستانی قرمز رنگ  از سوز سرما و چروکهای ریز […]

گزارشی از واحد خبری سیده آمل ؛ وقتی از عرض میدان ۱۷ شهریور آمل می گذشتم تا به ایستگاه تاکسی سه راه نور برسم

صحنه زیبایی از تلاش نقش دادن به یک تکه چوب  توسط مرد میانسال نظر من را بخود جلب کرد .

او با دستانی قرمز رنگ  از سوز سرما و چروکهای ریز از فرط کار با قلم مخصوص تراش چوب ولی رویی گشاده با لبخند مشغول شکل دادن به تکه چوب سخت بود

با سلام من سرش را بالا گرفت و گفت : بفرمایید . گفتم : پدر جان چی درست می کنی ؟ گفت : کچه  . گفتم یعنی چی ؟ و او ملاقه چوبی کوچکی را بمن نشان داد و ادامه داد به این می گویند کچه  

از او پرسیدم از کارت راضی هستی ؟ گفت : کار پدر جدی ماست   و من از لحن پاسخش متوجه علاقه اش به کار و شغلش شدم

از اسم و رسم و تعداد فرزندان و …. پرسیدم ؟ با همان تبسم پاسخ داد : من رحیم باغی پور و اصالتم از روستای گت کلای چلاو ، دارای سه فرزند هستم دو تا دختر که به خانه بخت فرستادم و یک فرزند پسربنام سعید که در شرکت گوشتی  سوسیس کالباس کاله مشغول به کار هست

از تمایل پسرش به ادامه کار صنایع دستی پدر سوال کردم ؛ گفت : سعید من هنوز ماهرتر از من در تراشیدن چوب هست او از بچگی با من همراه بود و در اوقات بیکاریش چیز های بسیار زیبایی را درست می کند که اگر ببینید تعجب می کنید

او در پاسخ به این سوال من ازچگونگی فروش صنایع چوبی و رسیدن به نتیجه و درآمد زایی برای خانواده ؛ آهی کشید وگفت : همین که می بینید گاهی دم پل ؛گاهی در این مکان ضمن درست کردن اینها اگر رهگذری تمایل به خرید داشته باشد و بخرد

باغی پور در جواب به این سوال من که آیا ارگانی مثل  سازمان میراث فرهنگی  یا صنایع دستی از شما حمایت میکند ؟ خندید و گفت : اصلا از وجودکاری من کسی خبر ندارد و  تازه اگر باخبر باشند مگر چکار میکنند

پرسیدم خوب اینکه هر روز این مسافت از چلاو تا آمل را بیایی خیلی سخته . آیا  ارزشش را دارد ؟ گفت : نه  من در حال حاضر ساکن  دباغچال ( امت آباد ) کنونی کوچه قلیچ هستم و تابستانها به محلمان میروم چون الان آنجا برایمان قابل به سکونت نیست .

در پایان بعد از اینکه از این صنعتگر گمنام اجازه عکس برداری گرفتم دوباره مشغول کارش شد و تصاویرزیر گوشه ای از هنر او را به تصویر کشاند که با هم به نظاره می نشینیم

 

نقش بازی با چوب

    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط پایگاه رسمی خبری- تحلیلی سیده آمل در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید