یکشنبه, ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | 2024-09-08
تبلیغات
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
کد خبر: 19711 |
|
تاریخ انتشار : ۰۳ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۱ | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

آتها در حالی سال گذشته را سپری نمودند و آغاز سالی نو را شروع ،که دیگر ماه و سال در چهار دیواری دیوارهای آسایشگاه برایشان  معنی ندارد؛ پرنده هایی که جبر زمان آنها را در این جایگاه قرار داد به گزارش واحد خبری سیده آمل ، صبح امروز با جمعی از فعالان انجمن دوستداران محیط […]

آتها در حالی سال گذشته را سپری نمودند و آغاز سالی نو را شروع ،که دیگر ماه و سال در چهار دیواری دیوارهای آسایشگاه برایشان  معنی ندارد؛ پرنده هایی که جبر زمان آنها را در این جایگاه قرار داد

به گزارش واحد خبری سیده آمل ، صبح امروز با جمعی از فعالان انجمن دوستداران محیط زیست آمل طبق هماهنگی از قبل انجام شده ؛برای عیادت بیماران و ساکنین آسایشگاه و انجمن حمایت از معلولین فیاض بخش شهر سرخرود همراه شدیم  . این واحد خدماتی از دو بخش مجزا زنان و مردان تشکیل شده است با پرسنلی فعال و مهربان ؛ با همه سنگینی جو حاکم سعی کردیم با لبانی خندان و اهداء شاخه گلی سال نو را به این عزیزان هموطن تبریک بگوییم .

آتها در حالی سال گذشته را سپری نمودند و آغاز سالی نو را شروع ،که دیگر ماه و سال در چهار دیواری دیوارهای آسایشگاه برایشان  معنی ندارد؛ پرنده هایی که جبر زمان آنها را در این جایگاه قرار داد

ولی با این وجود از هر کدام ،حال و احوالی پرسیدیم و چگونگی زندگی در آنجا را ؟؟!!  با تعجب به این جمله برخوردیم که : اینجا راحت تریم

دیگر خانواده برایشان یک سمبل یا یک المان شده است از پشت پنجره های آسایشگاه ؛ و چه کلمه بامسما یی !! ؟ که در آنجا آسایششان فراهم است . شاید از لحاظ مادی نه ؛ بلکه از جنبه معنوی ؛

تحمل و هضم کردن شنیدن یک کلمه اوووف . ول کن . بسه . خسته شدم دیگه . این چی بود دیگه و سرکوفت های دیگر  ؛ برای خیلی از ما در روابط عمومی روزمره مان سخت است چه رسد برای کسانیکه آزردگی جسمانی داشته و لطمات روحی را متحمل شده اند .

با دیدن و حضور این فضا باید روزانه صدها بار شکر خدا را بجای آورد و قدر زندگی و سلامتی خود را بیشتر دانست .

در این بین به یکی از ساکنین آسایشگاه به نام آقای کیا از محمود آباد برخوردیم . جلو آمد خود را معرفی کرد و گفت : من در شرکت نفت کار می کردم و جانباز شیمیایی منطقه فاو در عملیات کربلا هستم  .

جوان دیگری از گرگان ؛بر روی تخت دراز کشیده بود ؛ او در عین جوانی در حادثه  رانندگی قطع نخاع شده بود و در همان حال برای ما دعا می کرد که : الهی تنتان سالم باشد.

واحد بانوان نیز زنان پیر و جوانی بودند سر شار از آرزو  و اکثرا چشم به راه

با هم گوشه ای از آن فضا را در قالب تصویر به نظاره می نشینیم

    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط پایگاه رسمی خبری- تحلیلی سیده آمل در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید