یکشنبه, ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | 2024-09-08
تبلیغات
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
کد خبر: 19193 |
|
تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۷:۳۰ | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

و الان مسئله ای که در عالم اسلام دیده می شود اسلام منهای ولایت الهیه است. ولایت لدالحقی خالی مانده اگر این گونه باشد دین از بین می رود، چنانچه ادیان دیگر رفتند و این مسأله در جهان ما بسیار مهم است. یادداشتی از سیده آمل ،برخی ها زنان را دارای مقامی پایین تر از […]

و الان مسئله ای که در عالم اسلام دیده می شود اسلام منهای ولایت الهیه است. ولایت لدالحقی خالی مانده اگر این گونه باشد دین از بین می رود، چنانچه ادیان دیگر رفتند و این مسأله در جهان ما بسیار مهم است.

یادداشتی از سیده آمل ،برخی ها زنان را دارای مقامی پایین تر از مردان می دانند و برای همین می گویند زنان نمی توانند به مقام بالایی برسند اما شخصیتی چون حضرت زهرا به چنین جایگاهی در عالم خلقت می رسد.
فقط مردان ولایت ندارند. زنان همانند مردها می توانند بهره مند از ولایت باشند، چنانکه در ایمان این گونه است. چنانچه مقام حضرت زهرا(س) کمتر از هیچ امام دیگری نیست و از او، ائمه معصومین(ع) به دنیا آمدند. ببینید حضرت چقدر مقام دارند که این چنین شد. حضرت علی(ع) زنان دیگری داشت ولی از زنان دیگر ائمه(ع) به دنیا نیامدند، ائمه از سلاله حضرت زهرا(س) هستند. برای اینکه به مقام حضرت زهرا(س) پی ببریم، باید توجه کنیم که ایشان نیز تمام قرآن و تجسم قرآن بودند و این را از حضرت رسول(ص) به ارث برده بودند. دوم اینکه ما باید به مقام زن در قرآن بیشتر توجه کنیم. یک نمونه آن حضرت مریم(س) است. در قرآن حضرت سیده نساء العالمین خوانده شده است. دو بانو هستند که در قرآن بسیار تمجید شدند؛ برتر از همه حضرت مریم(س) است که نام ایشان در قرآن برده شده است و دو سوره در قرآن به ایشان و زندگی ایشان اختصاص داده شده است؛ یکی سوره حضرت مریم و دیگری سوره آل عمران.
زنان همانند مردها می توانند بهره مند از ولایت باشند، چنانکه در ایمان این گونه است چنانچه مقام حضرت زهرا(س) کمتر از هیچ امام دیگری نیست و از او، ائمه معصومین(ع) به دنیا آمدند
خداوند در قرآن می فرماید: «وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ». در سوره آل عمران وقتی در مورد آل عمران حرف می زند داستان حضرت مریم(ع) را بیان می کند. هیچ پیامبری در قرآن وجود ندارد که دو سوره در مورد او باشد. هم سوره ای به اسم حضرت مریم (ع) است و هم در سوره آل عمران درباره او سخن گفته شده است. این مقام و بالاتر از آن را در اسلام، حضرت زهرا(ع) دارد. عرفای ما آنچنان که بایسته و شایسته بوده به حضرت مریم(ع) نیز توجه نکردند. به حضرت عیسی(ع) توجه کردند اما درباره حضرت مریم(ع) سکوت کردند. همان مقامی که حضرت مریم داشته و دارد و شاید بالاتر از آن را حضرت زهرا(س) دارد. مقام حضرت مریم(س) در قرآن بسیار بالاست. بشریت از لحاظ معنوی نجات پیدا نمی کند، مگر اینکه این دو بانوی محترم یعنی حضرت مریم(ع) و حضرت زهرا(س) دوباره به هم برسند. ما مسلمانها حضرت زهرا(س) را فراموش کردیم. باید به بازشناسی شخصیت حضرت زهرا(س) برگردیم که همیشه، مظلوم تاریخ بوده؛ خصوصاً از زمان وفات حضرت رسول(ص) تا وفات خودشان.
در بستر بیماری و چند روز قبل از رحلت، حضرت رسول(ص) چیزی در گوش حضرت زهرا(س) گفتند. حضرت گریه کرد و باز پیامبر چیز دیگری در گوش او خواند و حضرت خندید. عایشه سؤال کرد. حضرت زهرا فرمود: که پیامبر(ص) فرمودند من به زودی از دنیا خواهم رفت، من گریه کردم بعد در گوش من گفتند: اولین کسی که به من می پیوندد تو هستی و همین اتفاق افتاد و از خاندان پیامبر(ص) اولین کسی که به فاصله بسیار کمی از دنیا رفت ایشان بود. حضرت زهرا(س) واقعاً مظلوم تاریخ است و ولایت او پنهان مانده است. اسلام قوت و رونق نمی گیرد؛ مگر با توجه به ولایت اهل بیت(ع) چون ولایت درجه اعلای ایمان است.
ما مسلمانها حضرت زهرا(س) را فراموش کردیم. باید به بازشناسی شخصیت حضرت زهرا(س) برگردیم که همیشه، مظلوم تاریخ بوده؛ خصوصاً از زمان وفات حضرت رسول(ص) تا وفات خودشان
*در سوره انسان نیز به مقام احسان اهل بیت(ع) و خانواده حضرت زهرا(س) اشاره شده است، چگونه می توان شخصیت حضرت را با توجه به آیات این سوره شناخت؟
در قرآن، سه واژه مهم اسلام، ایمان و احسان داریم. «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ» این آیه اشاره به اعراب بدوی دارد که بسیار بی نزاکت بودند. که ایمان، بالاتر از اسلام است، اما بالاتر از ایمان و درجات عالی ایمان، احسان است. در قرآن اشاره بسیار به احسان اشاره شده است. احسان تنها کار نیکو کردن نیست درجه ای است فوق ایمان، «الاحسان أن تعبد اللّه کأنّک تراه، فان لم تکن تراه فانّه یراک».

احسان حضور در برابر حق است. باید دائماً خدا را طوری عبادت کرد که انگار او را می بینیم. اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند. مقام احسان، همیشه در حضور خدا بودن است. «لم اعبد ربا لم اره» من هیچ وقت خدایی را که به دلم ندیده باشم، عبادت نمی کنم. این مقام، مقام ولایت و مقام اعلای احسان است. بنابراین ولی الله درجاتی دارد. اولیای مطلق که ائمه(ع) باشند به بالاترین درجه ایمان رسیده اند و به نور الهی همه چیز را می بینند، چنان چه حضرت علی فرمود: «ما رأیت شیئا الا و رأیت الله قبله و بعده و معه و فیه: هیچ چیزی ندیدم مگر اینکه خداوند را قبل آن و با آن و بعد از آن دیدم.
ایمان، بالاتر از اسلام است، اما بالاتر از ایمان و درجات عالی ایمان، احسان است. در قرآن اشاره بسیار به احسان اشاره شده است؛ احسان تنها کار نیکو کردن نیست درجه ای است فوق ایمان، «الاحسان أن تعبد اللّه کأنّک تراه، فان لم تکن تراه فانّه یراک»
حضرت فاطمه(س) واقعاً کمال ولایت و صاحب ولایت مطلقه است. حضرت، قرآن مجسم و ناطق به کلام الله است. قرآن ناطق است. شأن و مقام بالایی دارد و عالم اسلام اگر می خواهد اسلامی بماند باید به این مسائل توجه کند. مخصوصاً به ائمه معصومین(ع) که سلاله پاک حضرت زهرا(س) و حاصل دعای حضرت ابراهیم(ع) هستند که حضرت ابراهیم(ع) درباره ذریه خودش دعا می کرد چنانچه در سوره بقره آمده است که «رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِن ذُرِّیَّتِنَا أُمَّهً مُّسْلِمَهً».
چنانچه در سوره بقره آمده است: «وَ إِذِ ابْتَلىَ إِبْرَاهِمَ رَبُّهُ بِکلَِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنىّ‌ِ جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّیَّتىِ قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِى الظَّالِمِینَ» حضرت ابراهیم(ع) همیشه در مورد ذریه خود دعا می کرد، چنانچه در سوره بقره آمده است. این ذریه که در دعای حضرت ابراهیم(ع) در بقره و در آیات دیگر قرآن آمده است، ائمه(ع) هستند.
*در کتب مقدس یهودیت و مسیحیت، شخصیت حضرت زهرا(س) چگونه معرفی شده است؟
وجود مبارک آنها در تورات هم پیش بینی شده است. در اول کتاب اول در سفر تکوین داستان حضرت ابراهیم(ع) و حضرت هاجر(س) است که در قرآن آمده است. آمده که بعد از ناراحتی حضرت ابراهیم(ع) و حضرت هاجر(س)، وحی آمد که من نسل او را به تعداد ستارگان آسمان می کنم و از ذریه او ۱۲ پادشاه خواهد آمد که به نظرم اشاره به ۱۲ معصوم از فرزندان حضرت علی(ع) و فاطمه(س) دارد. همچنین به حضرت هاجر(س) در مکه هم در مورد ذریه حضرت اسماعیل(ع) الهاماتی شده بود که در این کتاب آمده است. نام پنج تن در کتاب انجیل هم آمده است.
حضرت فاطمه(س) واقعاً کمال ولایت و صاحب ولایت و قرآن مجسم و ناطق به کلام الله است و عالم اسلام اگر می خواهد اسلامی بماند باید به ائمه معصومین(ع) که سلاله پاک حضرت زهرا(س) و حاصل دعای حضرت ابراهیم(ع) هستند توجه کند
*به غیر از آیاتی که در مورد اهل بیت(ع) و حضرت زهرا(س) نازل شده در نفسیر عرفانی نیز آیاتی مانند مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ* بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیَانِ را به شخصیت اهل بیت(ع) و حضرت تفسیر می کنند؟
بله! این آیه اشاره به دو دریای ولایت علوی و فاطمی دارد که به هم آمیختند و فرزندانی مانند امام حسن(ع) و امام حسین(ع) متولد شدند که حضرت رسول(ص) در مورد آنها فرمود: «الْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ اِمامانِ قاماً اَوْ قَعَداً» این دو پسر امام و پیشوا هستند، بنشینند یا برخیزند. ایستاده و نشسته امام هستند؛ یعنی امامتشان چه ظاهر شود چه ظاهر نشود، امام هستند. یک نکته را نباید فراموش کنیم و آن اینکه اگر ائمه(ع) به مقام امامت ظاهری رسیدند یا نرسیدند امامت باطنی آنها هیچ وقت زایل نمی شود. حضرت علی(ع) وصی رسول الله(ص) است. اگر به خلافت انتخاب می شد یا نمی شد شأن الهی او در ولایت محفوظ است. عندالله، ازلاً و ابداً امام است. امامت از بین رفتنی نیست. خوشا به حال کسانی که او را بشناسند و وای بر حال آنهایی که حق آنها را نشناختند و یا شناختند و حقشان را گرفتند. امامت یک شأن بشری نیست که با همراهی نکردن مردم با آنها چیزی از آنها کاسته شود. بنابراین رجوع ما همیشه باید به ولایت آنها باشد. عالم اسلام باید خود را احیا کند و شأن آنها را بشناسد. معرفت الهی در نزد آنهاست.
اگر ائمه(ع) به مقام امامت ظاهری رسیدند یا نرسیدند امامت باطنی آنها هیچ وقت زایل نمی شود، حضرت علی(ع) اگر به خلافت انتخاب می شد یا نمی شد شأن الهی او در ولایت محفوظ است و عندالله ازلاً و ابداً امام است؛ امامت از بین رفتنی نیست امامت یک شأن بشری نیست که با همراهی نکردن مردم چیزی از آن کاسته شود
*حضرت زهرا(ع) در هدایت خلق به سوی خداوند چه نقشی دارند؟
حضرت رسول(ص) فرمودند: «أنا مدینه العلم و علی بابها» چون ائمه(ع) از نور واحد هستند پس همه آنها باب علم هستند. آنها نمونه اعلای هدایت هستند. دین هم چیزی جز هدایت نیست. هدایت هم با ولایت الهی امکان پذیر است. بنابراین در اینجا شأن ائمه(ع) و أم الائمه(س) مشخص می شود. اهل سنت و خصوصاً عرفای آنها به اهل بیت(ع) بسیار احترام می گذارند. فقط وهابی ها جاهل به مقام اهل بیت(ع) هستند در صورتی که علم هدایت در نزد آنهاست.

    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط پایگاه رسمی خبری- تحلیلی سیده آمل در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید